اگر روزی می رسید که فرزندم دوباره کودک می شد و می بایستی او را تربیت کنم:

اول،عزت نفس را به او می آموختم

سپس برای او خانه ای می ساختم

از انگشت بیشتر برای شرح دادن او استفاده میکردم.

کمتر تنبیه و بیشتر رفاقت میکردم

چشمانم را از ساعت برگرفته و آگاهانه زیست میکردم

برای دانستن او کمتر اهمیت قائل می شدم و برای درک او ،بیشتر.

بیشتر با او به گردش می رفتم و بادبادک بیشتری هوا میکردم.

از بازی سخت اجتناب کرده و جدا با او بازی میکردم.

با او شبها به ستارگان بیشتری خیره می شدم

بیشتر عشق می ورزیدم و کمتر تقلا میکردم

کمتر انعطاف پذیر و بیشتر پذیرنده می شدم

کمتر درباره "عشق به قدرت" و بیشتر درباره "قدرت عشق" توجه می داشتم.

هر پگاه گونه هایش را می بوسیدم

هر شامگاه گونه هایش را بوسه باران می کردم

به نگاهش خیره می شدم

به خاطر سلامتی اش خیلی خدا را شکر می کردم

کتاب های داستان کودکانه را برای خودم چند بار و برای او یک بار می خواندم.....

سلام. لطفا به جملات زیر دقت کرده و آنها را مقایسه کنید:

الف: تو در خانه اصلا دست به هیچ کاری نمیزنی.

ب:میخواهم در تمییز کردن خانه به من کمک کنی.

الف:تو هیچ وقت به من نمیگویی که دوستم داری.

ب: من از تو میخواهم هر از گاهی به من بگویی دوستم داری.

الف:دوست داری به سینما بروی؟

ب:من دوست دارم به سینما بروم.

الف:خودخواهی و بی ملاحظه بودن تو مرا عصبانی میکند.

ب:من عصبانیم چون به من نگفتی دیر به خانه می آیی.

 در عبارات الف :گوینده غیر مستقیم صحبت میکند و در عبارات ب :گوینده احساسات خود را بیان میکند و آنچه را میخواهد میگوید.یک بررسی روی زوجهای متاهل نشان داد که زوج ها زمانی که همسرانشان احساس نارضایتی خود را به شیوه ای محتاطانه و سرزنش آمیز بیان میکنند بیشتر امکان دارد که واکنش منفی و خصمانه نشان دهند ودر مقابل اگر همسرانشان احساس نارضایتی خود را به شیوه ای جرات مندانه و مستقیم بیان کنند احتمال همدلی و برخورد آشتی جویانه از جانب آنها بیشتر خواهد بود.

 لطفا با شریک زندگی خود رابطه ای صریح و صادقانه برقرار کنید:

1) افکار و احساسات خود را با استفاده از ضمیر "من" بیان کنید.

2) درباره ویژگی شخصیت طرف مقابل کلی گویی نکنید.(تو بی ملاحظه هستی).

3) از مطلق جلوه دادن امور با کلماتی چون هرگز و یا همیشه بپرهیزید.(همیشه نا مرتبی).

4) از زمان بندی مناسب استفاده کنید.(بلافاصله بعد از رفتار فرد نسبت به آن واکنش نشان دهید).

5) سازنده و راهگشا باشید.(وقتی به همسرتان میگویید از چه بدتان می آید لطفا بگویید از چه چیز هم خوشتان می آید).

سلام . افراد معمولا زمانی مضطرب میشوند که انتظاراتشان به طور

نامعقولی بالاست و بیش از اندازه نگران اشتباهات جزئی هستند.با

عمل به پیشنهادات زیر آرامش را تجربه کنید:

1) ارزشمند بودن خود را در گرو پیشرفتهایتان ندانید.

2) با خودتان اینگونه حرف نزنید:"نباید اشتباه کنم".."باید بتوانم تمام

کارها را درست انجام دهم"..."نمیتوانم آن را انجام دهم"..."هر قدر تلاش

کنم فایده ای ندارد".

در عوض سعی کنید حرف های زیر را به خود بگویید:"حداکثر توان خود را

به کار خواهم گرفت"..."از اشتباهات خود درس میگیرم"...."باید کاررا به

قسمتهای کوچک  تقسیم کنم".

3) در اهمیت خطاهای کوچک خود اغراق نکنید.

4)به جنبه های مثبت توجه کنید، یک راه خوب برای دور شدن از اضطراب

،تغییر کانون توجه از افکار منفی به افکار مثبت است.

5) اهداف واقع بینانه ای انتخاب کنید،اهدافی که در شما علاقه وچالش

ایجاد کند و دست یافتنی باشد.

6) زمانی را صرف تفریح کنید.

7) رویکردی تسلط گرا نسبت به زندگی داشته باشید و بدون نگرانی از

نتیجه کار به شیوه مطلوب با مشکلات موجود برخورد کنید.

سلام.به عقیده آلفرد آدلر ترتیب تولد فرزندان در شکل گیری سبک

زندگی و خصوصیات آنها تاثیر دارد.

فرزندان اول:1) به سمت گذشته گرایش دارند و حسرت گذشته را

میخورند و نسبت به آینده بدبین هستند. 2) از لحاظ عقلانی پخته تر از

فرزندان کوچکتر میباشند. 3) سریع تر ازفرزندان دوم سیالی کلامی

کسب می کنند. 4)علاقه زیادی به حفظ کردن نظم و اقتدار دارند. 5)

سازمان دهندگان خوب و آدمهای باوجدان و وظیفه شناسی هستند و از

لحاظ نگرش خودکامه و محافظه کار میشوند. 6) ممکن است فرزندان

اول طوری بار بیایند که نسبت به دیگران احساس ناامنی و خصومت

داشته باشند.

فرزندان دوم:1) آنها همیشه سرمشقی از رفتار فرزند بزرگتر بعنوان الگو یا تهدید یا منبع

رقابت در اختیار دارند و این رقابت رشد زبان و حرکتی را در آنها تحریک میکند.2) در مورد آینده

خوشبین تر هستند و احتمالا مانند آدلر رقابت جو وجاه طلب خواهند شد.3) گاهی ممکن

است فرزند دوم احساس کند هرگز نمیتواند از فرزند اول جلو بیفتد و شاید دست از تلاش بردارد

و تنبل شود . پایین تر از سطح تواناییهای خود عمل کند.

فرزندان آخر:1) آنها که از سمت خواهر و برادرهای بزرگتر تشویق و تحریک میشوند اغلب با

سرعت زیادی رشد میکنند.2) معمولا در بزرگسالی دست به هرکاری بزنند موفقیت زیادی

کسب میکنند اما اگر بیش از حد نازپرورده شوند و به این باور برسند که نیازی ندارند خودشان

چیزی یاد بگیرند عکس آن نیز میتواند روی دهد.3) این افراد که عادت کرده اند از آنها مراقبت

شود سازگار شدن با بزرگسالی را مشکل می یابند.

تک فرزند:1) آنها که زمان بیشتری با والدین میگذرانند و توسط خواهر و برادرهای دیگر

تهدید نمیشوند اغلب زود پخته میشوند و رفتارها و نگرشهای بزرگسال را نشان میدهند و

کانون توجه میمانند.2) یاد گرفته اند: نه تقسیم کنند و نه رقابت.3) اگر بیرون از خانه تواناییهای

آنها بطورکافی تایید نشود احساس ناامیدی خواهند کرد.

 سلام. تا حالا فکر کردید چرا خواب می بینید؟ یا تا حالا به فکر تعبیر رویا

و یا خوابی که دیدید افتادید؟ به عقیده فردریک پرز رویا یک پیام وجودی

است از فرد به خود فرد...رویا چیزی است که رویا بیننده به وجود میاورد

وهیچ انتخابی در رویا تصادفی نیست! یک رویا انعکاس فشرده ای از

وجود فرد است...آن هنگام که فرد رویای خود را به یاد نمی آورد در واقع

از مواجه شدن با آنچه که در وجودش به خطا واشتباه است امتناع

میکند! تعبیر خواب توسط خود فرد به او کمک میکند تا خودش را بهتر

کشف کند.

به عقیده البرت الیس انسان موجودی است که تمایلات ذاتی نیرومندی

برای تفکر به شیوه منطقی و غیرمنطقی دارد و درجهت تخریب نفس و

ارتکاب امور بد گام برمیداردودرواقع امادگی ذاتی شدید و نیرومندی برای

تفکرغیرمنطقی وغیرعقلی دارد.به عقیده الیس انسان درتغییر

رفتارخویش سهل انگاراست و خود را برتر ازدیگران وصاحب همه

مهارتهامیداندوازاطرافیان توقع خوش رفتاری مداوم دارد.عقیده

شمادوستان عزیزچیست؟

سلام. در این وبلاگ برآنم تا مطالبی در مورد مشاوره و راهنمایی داشته باشم.بسیار خوشحال خواهم شد که دوستان عزیز با مطالب و نظرات خود، گرمابخش این صفحه باشند. متشکرم